فیلم ملاقات خصوصی نخستین ساخته سینمایی امید شمس یکی از آثار تحسین شده سینمای اجتماعی در سال گذشته بود. ملاقات خصوصی با روایتی هولناک از یک عشق نامتعارف است که با حضور بازیگران مطرحی همچون پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا و رویا تیموریان فیلم محبوب منتقدان بود. در این گزارش نگاهی انداختیم به نقدهای منتقدان و حواشی فیلم را بررسی کردیم.
خلاصه فیلم ملاقات خصوصی
فیلم ملاقات خصوصی راوی یک داستان اجتماعی با رنگ و بوی عشق و نفرت است. پروانه (با بازی پریناز ایزدیار) در محلهای در حومه شهر تهران صاحب یک عطاری است. پدرش ایرج (با بازی سیاوش چراغیپور) به خاطر دزدی از همسایه به زندان افتاده و برادرش که شرکتکنندهی مسابقات مردان آهنین است نیز تحت تعقیب است. فرهاد (با بازی هوتن شکیبا) همبند پدر پروانه است و موبایل غیر قانونی را در اختیار ایرج میگذارد تا بتواند با خانوادهاش صحبت کند و این مسئله نقطهی شروعی بر آشنایی فرهاد و پروانه است. داستان تا آنجا پیش میرود که فرهاد به پروانه اظهار علاقه میکند. این عشق در قفس شکلگرفته به زودی به ازدواج در زندان ختم میشود. به مرور پروانه متوجه میشود که تنها پای عشق در میان نیست بلکه این ازدواج قرار است پلی باشد برای انتقال مواد مخدر به درون زندان در پوشش ملاقات خصوصی که بین زن و شوهر برگزار میشود. این زمان همانجاست که عشق سوزان به مرور تبدیل به خاکستر سرد میشود و پروانه نیز به دردسر میافتد. تنها یک راه برای زنده نگه داشتن عشق وجود دارد و آن برخواستن ققنوس عشق از دل خاکستر مواد مخدر است!
نظر منتقدان درباره فیلم ملاقات خصوصی امید شمس
دیجی کالا مگ
سوسن سیرجانی | اگر دیدگاهی دربارهی ملاقات خصوصی در زندان دارید، همه را فراموش کنید، چون این فیلم شما را با داستانهای متفاوتی از داخل زندان روبهرو میکند که انتظارش را ندارید و در تمام طول فیلم با خود میگویید مگر میشود سیستم امنیتی زندان را تا این حد ضعیف نشان داد و حساسیت نهادی برانگیخته نشود؟ اما پایانبندی فیلم جواب این سؤال را خواهد داد. پایانبندی که تمام ریتم تند فیلم را تحتالشعاع قرار میدهد و فکر میکنید ای کاش کارگردان فیلم را با پایانی خوش به انتها نمیرساند.
سینماتیکت
آریا قریشی | ملاقات خصوصی اولین درام اجتماعی سالهای اخیر سینمای ایران نیست که دنیایی چنین تلخ و مبتنی بر تقدیرگرایی منفی را مجسم میکند. اما این فیلم از یک برگ برندهی بزرگ در مقایسه با اکثر نمونههای پیشین برخوردار است؛ اینبار قرار نیست تقدیرگرایی و جبر روزگار به توجیهی برای انفعال و سستی شخصیتها بدل شود. قرار نیست صرفاً با چند قربانی روبهرو باشیم که باران بلایا بر سر آنها نازل میشود و آنها هم هیچ کاری برای مقابله با این وضعیت انجام نمیدهند. این فیلم دور از مسیری میایستد که نمونههای زیادی از آن را در سینمای سالهای اخیر ایران مشاهده کردهایم؛ مسیری که از فرط تکرار بدون خلاقیت عناصر و ایدههای مشخص، مدتهاست که خستهکننده و آزاردهنده شده است.
سایت ویرگول
سعید مستغاثی | فیلم ملاقات خصوصی از ریتم مناسب و ساختار نسبتا قابل قبولی برخوردار است و اگرچه در برخی صحنه ها مانند مراقبت در زندان و پرداخت بعضی کاراکترها، خیلی سرسری و سطحی عبور کرده اما با نمایش آنچه تاکنون کمتر در این سینما مورد توجه قرار گرفته، سعی داشته که این نقاط ضعف را تا حدودی جبران کند. بازی های خوب بازیگران، فضاسازی متناسب و ایجاد تعلیق و بالاخره یک پایان پیش بینی نشده، از نقاط قوت فیلم به نظر میآید.
فارس
ملاقات خصوصی به لحاظ محتوایی از قد و قامت یک فیلم اولی فراتر بوده و در قالب یک فیلم مثلا اجتماعی، هتاکانه و به صورت نمادین به نقد حاکمیت میپردازد. اما از آنجا که اینگونه پیامها بزرگتر از حد و اندازه فیلمساز جوان فیلم اولی است، از پس کار برنیامده و نمادهای آن آنچنان الکن است که مخاطب با پیامهای نمادین اثر همراهی نمیکند و در حد لگدپرانی باقی میماند.
سایت زومجی
محمدامیر جلالی | امید شمس که فیلمهای کوتاهی از جمله شب تولد و قرار را در کارنامهاش دارد، در نخستین تجربه فیلم بلندش، به سراغ داستانی عاشقانه و برگرفته از واقعیت رفته است. در وصف ایده اولیه آن همین بس که بگوییم چه میشود اگر زنی رفته رفته عاشق مردی شود که هماکنون در زندان به سر میبرد؟ فیلم با تمام ایراداتش که بیشتر به فیلمنامه برمیگردد، استانداردهایی را در اجرا دارد که حتما میتوان برای یکبار دیدن پیشنهادش کرد. بهخصوص آنکه در نمایش یک رابطه عاشقانه، بیپروا تر و باورپذیرتر از نمونههای قبل از خود عمل کرده است.
آکادمی هنر
مرتضی اسماعیل دوست | هر چند میان «زندان» و «عشق» به لحاظ موقعیت مکانی، فاصله حکمفرما است ولی مگر میتوان عاشق زیست و دربندِ معشوق نبود. حتی اگر رخت زندان از جان زندانی بیرون آورند و دیوارها از میان برداشته شود و سلولهای انسان در جایی دور از سلول زندان هویت یابد، بی یار هر کجا باشد، حکم حبس خواهد بود؛ همانگونه که «فرهاد» در آخرین پرده از «ملاقات خصوصی»، چنین آزادیِ دربندی را تاب نیاورد و لوازم مهاجرت را دور ریخت و همقافیه با نگاه مولانا به این باور رسید که «بیرنگ رُخَت زمانه زندان من است».
پایگاه خبری شهر بیست
سید حمیدرضا منتظری | فیلمساز با وجود اینکه در سینما میزانسن، قاببندی، ریتم و روایت را خوب یاد گرفته و خوب میداند چگونه بازیگران را در صحنهای مدیریت کند، اما به جای ارائه یک ترسیم واقعی از جغرافیای فلاکتبار جهان فیلم و موقعیت زندان و فرار، تنها به کپیبرداری از نسخههای موفق جهانی اکتفا کرده و حالا در «ملاقات خصوصی»، مخاطب را با مجموعهای از سکانسهای مستقل و موتیفهای ترجمه شده بصری سینمای مواجه میسازد.
آیا ملاقات خصوصی برای کودکان مناسب است؟
این فیلم ناهنجاریهای اجتماعی ریشهدار و پیچیدهای را به نمایش میگذارد و دو راهیهای اخلاقی زیادی را مطرح میکند. شخصیتهای اصلی قادر به کنترل احساسات خود نیستند و از همین روی تصمیمات خطرناک و نابخردانهای میگیرند. در این اثر مواد مخدر، خشونت کلامی و خانوادگی و اشاره به مسائل جنسی وجود دارد که تماشای آن را برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع میکند.
حرف های امید شمس کارگردان فیلم ملاقات خصوصی
از فیلمنامه «ملاقات خصوصی» هم معلوم بود که تولید بسیار سختی دارد. طبیعتاً محدودیتهای کرونا هم به این سختیها دامن زد. وقتی که فیلم ساخته شد و به جشنواره رسید با بیمهریهای بسیاری روبهرو شد. در اقدامی عجیب سیمرغ مردمی را حذف کردند، تهمتهای زیادی به من زدند و برایم شایعه چاقوکشی راه انداختند و بدون هیچ مدرکی آن را تیتر اخبار کردند. پس از آن هم که فیلم توقیف شد مدتها پیگیر رفع توقیفش بودیم و در نهایت قرار بود مهرماه اکران شود که ناآرامیهای اخیر پیش آمد.
برای گرفتن پروانه ساخت در دولت قبلی تقریباً هشت ماه درگیر بودیم. سازمان زندانها، قوه قضائیه و وزارت ارشاد اصلاحیههای بسیاری به نسخه اولیه دادند که برطرف کردیم؛ ضمن اینکه سازمان زندانها برای پروژه ناظری تعیین کرد که پلان به پلان فیلم را چک کند. در نهایت آنچه ساخته شد طبق فیلمنامه بود و حتی یک دیالوگ فراتر از فیلمنامه نداریم. پس از آن فیلم به جشنواره رفت و جوسازیها شروع شد. من شاهد بودم کسانی که حتی در جشنواره، فیلم نداشتند به تماشای «ملاقات خصوصی» میآمدند که آن را بزنند؛ حجم سنگینی از این اتفاقها جمع شد و به فیلم ضربههای بدی زد.
سال ۹۷ ـ۹۶ برای ساخت فیلم به همراه علی سرآهنگ به زندان کچویی رفته بودیم و به پروندهای برخوردیم که زنی برای همسرش مواد مخدر برده و حکم اعدام گرفته است. البته ماجرای عاشقانهای در میان نبود و بعداً خردهپیرنگها و اتفاقات در فیلمنامه خلق و با قصه واقعی دراماتیزه شد. مثلاً داستان زندگی برادرم ایمان تقریباً واقعی است؛ قهرمانی که در مسابقه مردان آهنین حضور داشت و وقتی این مسابقه تعطیل شد خیلی سرخورده بود و به خلاف کشیده شد. لوکیشن فیلم هم همان محلهای است که ما در آن بزرگ شدیم و خانوادهام هنوز آنجا زندگی میکنند. فضای آنجا برایم بسیار آشناست و بر آن کاملاً مسلط بودم.
اینجا نظر بدهید