نما۳۰ – محمد تاجیک
بازمانده ساخته مرحوم سیف الله داد، مهمترین فیلمی است که درباره مظلومیت مردم فلسطین ساخته است فیلمی که بارها و بارها از شبکههای تلویزیونی پخش شده است. منوچهر محمدی تهیه کننده سینما توصیف جالبی درباره مرحوم سیف الله داد داشته است که شاید خیلیها با این توصیف جالب او موافق باشند: سیف الله داد کم فیلم ساخت اما فیلمهای خوبی ساخت.
خلاصه داستان فیلم بازمانده
در سال ۱۹۴۸، زمانیکه اسرائیل تشکیل شد، دکتر سعید به همراه همسرش لطیفه و نوزادشان فرهان در این کشور زندگی میکردند. دکتر سعید، شمعون — همسایه و همبازی یهودی دوران کودکی خود — را حین بمبگذاری در یک قطار میبیند اما مطلع کردن پلیس، آغاز دردسرهای او و خانوادهاش است. شمعون با تهدید از او میخواهد شهر را ترک کند اما سعید امتناع میکند. صفیه — مادر سعید — برای تشویق فرزندش به ترک شهر، به حیفا میآید. اما صبح روزی که قرار است خانواده دکتر سعید شهر را ترک کنند، حیفا مورد تهاجم صهیونیستها قرار میگیرد و از این خانواده، تنها صفیه و فرهان زنده میمانند. خانه دکتر سعید به زن و شوهری یهودی میرسد و آنها سرپرستی فرهان را که در خانه تنها مانده، به عهده میگیرند. صفیه که میخواهد تنها یادگار خانوادهاش را حفظ کند، به عنوان دایه فرهان وارد خانواده یهودی میشود. از سوی دیگر، همسر صفیه که درگیر مبارزه با صهیونیست هاست نقشه انفجار بمب در یک قطار حامل صهیونیستها را طرحریزی میکند. صفیه میپذیرد تا چمدان حاوی بمب را حمل کند. شمعون، زن و شوهر یهودی، صفیه و نوه او نیز از مسافران قطار هستند. درست در لحظهای که هویت صفیه در حال لو رفتن است، او با فرهان از قطار بیرون میپرد و انفجار روی میدهد. صفیه به شدت آسیب میبیند و براثر چپ شدن واگن قطار بیهوش میشوند.
اقتباس فیلم بازمانده از یک رمان
بازمانده برداشت آزادی از یکی از قصههای کوتاه غسان کنفانی با عنوان «بازگشت به حیفا» است. مرحوم داد، یک خط داستانی را از آن قصه برداشته بود. نکته در این است که اصلا آن داستان، قصه بسیار تلخی داشت و حس شکست درش دیده میشد. نگاه در آن داستان مواخذه نسل گذشته فلسطینیها بود، از این منظر که چرا در زمانی که کشور جعلی اسرائیل شکل میگرفت مقاومت و ایستادگی نکردند. آقای داد از آن قصه تنها این ایده را گرفتند که فرزندی در زمان هجوم نظامیان ارتش اسرائیلی در خانه جا میماند. (گفت وگوی خبرآنلاین با منوچهر محمدی در مرداد ۹۳)
بازیگران فیلم بازمانده
- سلما مصری در نقش خاله صفیه
- جیانا عید در نقش لطیفه
- جمال سلیمان در نقش دکتر سعید
- بسام کوسا در نقش مرد یهودی فیلمساز
- غسان مسعود در نقش شمعون
- صباح برکات در نقش هانا
- علاءالدین کوکش در نقش رشید
بودجه تولید فیلم بازمانده
به گفتهی تهیهکننده این فیلم، منوچهر محمدی، «بازمانده» با ۴۰ میلیون تومان هزینه تولید شد. البته بعد از آماده شدن به شدت از طرف ارشاد آن موقع بیمهری بود و اجازه شرکت در جشنواره فجر به آن ندادند و ما را وادار کردند بگوییم فیلم به جشنواره نمیرسد. بعد از آن در سال ۷۵ و بعد از اینکه برخی از مسئولان، غیر از مسئولان ارشاد فیلم را دیدند، پی به ارزشهای آن بردند و اجازه نمایش دادند. به طور مشخص «بازمانده» قبل از جشنواره فجر سال ۷۴ تا خرداد ۷۵ در محاق توقیف بود.
روایت منوچهر محمدی تهیهکننده بازمانده درباره برخوردهای عجیب و غریب با فیلم
منوچهر محمدی در سال ۹۰ در یادداشتی در روزنامه اعتماد مینویسد: سال ۱۳۷۴ بود و موسم جشنواره فیلم فجر. در موعد مقرر نسخه یی ویدئویی از فیلم «بازمانده»، ساخته مرحوم سیف الله داد را به جشنواره ارائه کرده و منتظر اعلام نظر هیات بازبینی و شورای صدور پروانه نمایش شدیم. تا حدود یک هفته بعد هیچ خبری از دفتر جشنواره نرسید و برای ما مشخص نشد بالاخره «بازمانده» مورد پسند دوستان برای حضور در جشنواره قرار گرفته یا نه. بعد از هفت، هشت روز یکی از آقایان مدیران سینمای ایران با من تماس گرفت و طی مکالمه کوتاهی که با هم داشتیم گفت ما میخواهیم درباره «بازمانده» با شما گفت وگویی داشته باشیم اما ترجیح میدهیم این ملاقات جایی غیر از دفتر جشنواره انجام شود. قبول کردیم و بر اساس خواست این آقایان در مکانی خارج از دفتر جشنواره ملاقات انجام شد. در این دیدار، دوستان ضمن صحه گذاشتن بر اهمیت فیلم «بازمانده» به لحاظ پرداختن به مظلومیت ملت فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی، فیلم را به دلیل پوشش خانمها – که به زعم آقایان مناسب نبود – اثری غیر قابل نمایش عنوان کردند. اما نکته جالب ماجرا اینجا بود که از ما میخواستند خود ما به شکل خودجوش اعلام کنیم فیلممان فاقد کیفیت و استاندارد لازم است و به همین دلیل قصد ارائه آن به جشنواره را نداریم! هرچه ما استدلال کردیم که این فیلم میتواند توجه مخاطبان – از هر طیف – را به خود جلب کرده و فارغ از ایرادات شما به یک اتفاق در جشنواره تبدیل شود، به گوش این دوستان نرفت: همچنان اصرار داشتند که فیلم در جشنواره آن سال حضور نداشته باشد و البته تمایلی هم نداشتند مسوولیت این امر به نام خودشان در تاریخ ثبت شود.
واکنش مرحوم سیفالله داد به توقیف فیلم بازمانده
این موضوع که آقایان حاضر نبودند هزینه تصمیم خود را بپذیرند در نوع خودش خیلی جالب بود اما نکته جالبتر عکس العمل مرحوم سیف الله داد بود که در کمال فروتنی پذیرفت اعلام کند بازمانده به دلیل مشکلات فنی به جشنواره نمیرسد. این حرکت قطعا یک از خودگذشتگی به تمام معنا بود که تنها و تنها میتوانست از شخصی چون داد با آن حجب و حیای خاص سر بزند. این ماجرا گذشت و سال ۷۵ رسید. دوباره موسم جشنواره بود و ما بازمانده را بدون کوچکترین تغییری بار دیگر به دفتر جشنواره دادیم. این بار فیلم پذیرفته شد و از سوی مردم، منتقدان و مسوولان جشنواره مورد توجه قرار گرفت،
سیمرغهایی که دقیقه نود از فیلم بازمانده دریغ شد!
اما در این جشنواره نیز اتفاقات جالبی برای بازمانده رخ داد. تقریبا ۲۴ ساعت مانده به مراسم اختتامیه، یکی از مسوولان برگزاری جشنواره با عجلهای عجیب و غریب به ما خبر داد. بازمانده در سه رشته بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن برنده سیمرغ بلورین شده و شما باید خیلی سریع خانم سلما مصری، بازیگر نقش صفیه را به تهران بیاورید تا در مراسم اهدای جوایز حضور داشته باشد. ما با اینکه بسیار مسرور بودیم اما میدانستیم امکان ندارد ظرف مدت ۲۴ ساعت بتوانیم خانم سلما مصری را از سوریه به ایران بیاوریم. البته بعدا خیلی خوشحالتر شدیم که این امکان برایمان فراهم نشد، زیرا ۱۲ ساعت قبل از آغاز اختتامیه دوستان به ما اعلام کردند از اهدای جایزه به ایشان پشیمان شدهایم! ظاهرا برخی حضرات هیات داوران به این نتیجه رسیده بودند که اصلاچه معنی دارد جایزه را به یک غیر ایرانی بدهیم. نمیدانم، شاید هم از بازخوردهای این تصمیم نگران بودند. به این شکل بود که قضیه دعوت و جایزه دادن به خانم سلما مصری ختم به خیر شد! این ۱۲ ساعت باقی مانده گذشت و لحظه آغاز برنامه اختتامیه فرا رسید. یادم هست چند متری مانده بود تا من و آقای داد به در ورودی سالن برگزاری مراسم برسیم که دیدیم یکی از آقایان متولی برگزاری جشنواره – که من پرهیز دارم اسم این دوستان را ببرم، زیرا فکر میکنم خیلی مفید به حالشان نباشد – از راه پله سالن همایشهای صدا و سیما با صدای بلند اسم من و آقای داد را فریاد میزند. خیلی با عجله جلو آمد و خلاصه گفت که دوستان دیشب بعد از بحث و بررسیهای فراوان به این نتیجه رسیدند که این دو جایزه – فیلمنامه و کارگردانی – را نیز به شما ندهند: تصمیم نهایی این بود که فقط یک جایزه ویژه به بازمانده بدهند. واقعا لحظه تلخ و سختی بود. نکته جالب اینجاست که این رفتار با فیلمی انجام شد که بعد از آن و تا سالهای سال در محافل سیاسی و هنری مورد تقدیر قرار گرفت اما در بزنگاهی که باید دیده میشد فدای مصلحتها شد.
روایت علیرضا زرین دست از همکاری با سیفالله داد در فیلم بازمانده
علیرضا زرین دست مدیر فیلمبرداری فیلم بازمانده در اظهار نظری درباره این فیلم گفته: «یکی از تولیداتی که در دوران این دو شخصیت ساخته شد «بازمانده» بود. در روزهای اول فیلمبرداری من به عنوان مدیر فیلمبرداری نسبت به سیفالله داد گارد داشتم و فکر میکردم خواستههای او دیکتاتورمابانه است ولی وقتی مدتی گذشت فهمیدم چنین تفکری در او وجود ندارد. او با ذهن آماده درباره سکانسها به صحنه میآمد و حاصل شخصیتی که او از خودش به جا گذاشت، فیلم «بازمانده» است. به نظرم فیلم خوب ساختن از فرستادن انسان به هوا هم سختتر است و سیفالله داد این فیلم را به خوبی ساخت.»
فیلم بازمانده بخشهایی از زیباییهای ویران شده سوریه را ثبت کرده است
منوچهر محمدی تهیه کننده فیلم بازمانده در نشستی در جشنواره جهانی درباره این فیلم گفته: «من و سیفالله داد وجب به وجب تمام سوریه را برای لوکیشنهای فیلم گشتیم. سوریه کشوری بسیار زیبا با تمدنی دیدنی بود و من این روزها که اوضاع دمشق، حلب و پالمیرا را میبینم خیلی تاسف میخورم. سوریها تمدن زیبایی دارند که یک رفتار جاهلی با استفاده از نام اسلام به صورت دگم همه آن زیباییها را نابود کرده و من خوشحالم «بازمانده» بخشهایی از این زیبایی را ثبت کرده است.»
مهاجرانی: بارها دوستان فلسطینیام گفتهاند، همچنان فیلم بازمانده بهترین فیلم فلسطینی است
عطاءالله مهاجرانی وزیر سابق فرهنگ وارشاد اسلامی در یادداشتی در هفتم مرداد ۸۸ در روزنامه اعتماد ملی مینویسد: سیف الله هم نویسنده توانایی بود و هم سینماگری ممتاز. بارها دوستان فلسطینیام گفته اند، همچنان ” بازمانده” بهترین فیلم فلسطینی استسیف الله گفت: میخواستم آخرین سکانس فیلم پیام روشنی داشته باشد. وقتی صفیه با کودک میخواهد خودش رااز قطار پرتاب کند. چه باید بگوید. آن شب رفتم زینبیه. در ذهنم درخشید: صفیه آیه الکرسی را میخواند. خداوندی که حی و قیوم است…صفیه با کودک خودش را پرتاب میکند. صفیه شهید میشود و کودک که پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگش همه شهید شدهاند. خانهشان را مصادره کرده اند. زنده میماند. فیلم با صدای گریه کودک، انگار گریه تولد ادامه پیدا میکند…
تولید فیلم بازمانده؛ سه ماه پیش تولید، سه ماه و نیم فیلمبرداری
حمایتهای آقای اختری سفیر ایران در سوریه و همراهی افرادی که در آنجا در جریان کار قرار گرفتند بسیاری از سختیها را برطرف کرد. آقای اختری به قصه فیلم علاقه داشتند و امیدوار بودند از ساخت این داستان فیلمی خوب به دست آید. با این موافقتها و همراهیها بسیاری از موانع اداری حل شد. من معتقدم اگر قرار بود «بازمانده» را در ایران بسازیم بسیار سختتر و دشوارتر میشد. همکاری مردم کشور سوریه در حدی بود که ما شرمنده میشدیم. بستن خیابان لاذقیه دمشق برای برداشت یکی از صحنهها و یا انفجاری که در صحنهای از فیلم بود، چه به لحاظ امنیتی و چه از منظر اجرایی کار دشواری بود. مساعدت بسیار خوبی برای ساخت این فیلم شد و این باور از ابتدا در کل گروه شکل گرفت که تولید کاملا حرفهای کار خود را پیش میبرد. آقای داد از هیچ چیز کوتاه نمیآمدند و تا به نتیجه به مطلوب نمیرسیدند، کار را متوقف نمیکردند. ما این فیلم را با سه ماه پیش تولید و بعد سه ماه و نیم فیلمبرداری ساختیم.
پوستر و عکسهای فیلم بازمانده سیفالله داد
همچنین در نما۳۰ بخوانید: پرونده ویژه نما۳۰ برای فیلم درباره الی اصغر فرهادی
اینجا نظر بدهید