انتخاب سردبیرتلویزیوننمایش خانگی

نقدی بر سریال حشاشین که به طور علنی دست به تحریف تاریخ زده است

سریال حشاشین/آدمکشان | The Assassins

نما۳۰ | فرید قدمی: نام سریال مصری حشاشین خود نامی است که مسلمانان سنی مذهب که شیعیان را کافر میدانستند به آنها داده بودند واژه ی Assassin در انگلیسی امروز که به معنای «آدمکش» است در واقع شکل تغییر یافته ی کلمه ی حشاشین» است اگرچه هیچ نوع سندی مبنی بر مصرف حشیش در میان یاران حسن صباح وجود ندارد. فرهاد دفتری مورخ بزرگ اسماعیلیه می گوید که حتا مسلمانان سنی مذهب آن دوران نیز باور به مصرف حشیش نزد پیروان حسن صباح نداشتند بلکه آن را به عنوان یک ناسزا به آنان می گفتند نه به عنوان صفتی واقعی؛ اما شهامت و شجاعت بی نظیر فدائیان الموت و همچنین شیوه های پیچیده ی ارتباط میان قلعه های دور از یکدیگر آنها و همچنین ترورهای مشهورشان در سراسر سرزمینهای اسلامی منجر به شکل گیری افسانه های عجیبی درباره ی آنان شده بود. غربیه‌ایی که در جنگهای صلیبی با نزاریان آشنا شده بودند نمیتوانستند شجاعت و از خود گذشتگی آنان را باور کنند و شروع به شکل دادن افسانه ها درباره ی آنان کردند از جمله مارکوپولو در سفرنامه ی مشهورش این گونه روایت میکند که به دستور رهبر حشاشین به گروهی از جوانان مواد مخدر میخوراندند و در حالت بیهوشی با چشمانی بسته آنان را به باغی بسیار زیبا منتقل میکردند که در آن جویهای شیر و عسل جاری بود و دختران زیباروی در آن به دلبری مشغول بودند پس از گذشت چندین روز از سکونت جوانان در این بهشت ساختگی دوباره به آنان داروی مخدر خورانده و به نزد رهبر گروه می‌بردند.

فهرست بهترین سریال های ۲۰۲۴ | فضایی‌ها با سیگنال چینی‌ها به زمین حمله می‌کنند؟

در این هنگام رهبر از آنان می پرسید که «کجا بودید؟ جوانان همگی پاسخ میدادند در بهشت!» سپس رهبر حشاشین، پیرمرد کوهستان به آنان میگفت که به خواست من بود که شما وارد بهشت شدید و اگر میخواهید دوباره به آنجا بروید باید آنچه را که من امر میکنم انجام دهید در این هنگام جوانان برای ورود دوباره به بهشت حاضر به هر گونه جان فشانی برای رهبر خود میشدند.

در قسمت اول سریال حشاشین چندین دروغ و اشتباه تاریخی وجود دارد. در همان تیتراژ سریال گروهی اسب سوار فرانسوی از پاریس به قلعه ی الموت می آیند تا به حسن صباح اعلام کنند که باید پیرو پادشاهی فرانسه باشد. واقعیت این است که چنین اتفاقی هیچگاه در تاریخ اسماعیلیه نیفتاده است، اما بدتر از آن این است که در سریال حشاشین، حسن صباح برای نشان دادن قدرتش به فرستادگان فرانسوی از یکی از فدائیان اش میخواهد که بی دلیل خودش را بکشد تا قدرت فرمانبری پیروانش را به فرانسویان نشان دهد. این اتفاق نیز نه تنها در هیچ منبع تاریخی ای ذکر نشده بلکه با واقعیات تاریخی نیز در تضاد است. حسن صباح به هیچ وجه از پیروانش نمی خواسته که بی جهت خود را بکشند بلکه آنان همچون تمامی مسلمانان معتقد بودند که اگر در راه خداوند شهید شوند به بهشت میروند در مأموریتهای تروری که به فدائیان واگذار میشد آنان تمام تلاش خود را میکردند تا بدون دیدن هیچ خسارت جانی و فیزیکی ای به قلعه ی الموت بازگردند.

در همان قسمت اول سریال کارگردان مصری سعی میکند شخصیت حسن صباح را با شخصیت فاوست در ادبیات غرب بیامیزد. فاوست یا دکتر فاوستوس شخصیتی از افسانه های آلمانی است. او انسانی موفق با تحصیلات دانشگاهی ولی ناراضی از زندگی است که روحش را برای دستیابی به دانش نامحدود و لذات دنیوی در معامله ای به شیطان میفروشد. در سریال حشاشین نیز، وقتی حسن صباح کودک است در چاهی می‌افتد و شیطان که در فیلم به شکل یک زن تجسم شده او را از چاه نجات می‌دهد به شرطی که حسن تا پایان عمر روحش را به شیطان بفروشد. این دروغ سینمایی تا به حال حتا از جانب افسانه پردازترین نویسندگان غربی نیز بیان نشده و صرفاً زاده ی تخیل کارگردان مصری است که سعی میکند حسن را شخصیتی شیطانی نشان دهد. اگر چه سریال حشاشین سرشار از افسانه ها و دروغهای تاریخی و دروغ پردازی های شخصی کارگردان مصری است یکی از افسانه های غلطی که در فیلم وجود دارد بسیار مشهور است. افسانه ای مشهور هست که میگوید سه شخصیت برجسته ی ایرانی در علم و سیاست یعنی عمر خیام (۱۰۴۸) )۱۰۹۲-۱۰۱۸( ۱۱۳۱)، حسن صباح (۱۰۵۰-۱۱۲۴) و خواجه نظام الملک( در دوره ی ابتدایی در مدرسه همکلاسی بوده اند و با یکدیگر عهد میکنند که اگر هر کدام شان به قدرت رسید به یاری آن دو دیگر نیز بشتابد و آنان را نیز از ثروت و قدرت خود بی نصیب نگذارد. این افسانه که بسیاری آن را عین واقعیت میپندارند از ایران سرچشمه گرفته و توسط ادوارد فیتزجرالد (۱۸۰۹-۱۸۸۳ در مقدمه اش بر ترجمه ی اشعار عمر خیام به اروپایی ها معرفی شده است. فیتز جرالد در مقدمه اش بر ترجمه ی اشعار خیام ادعا میکند که این سه تن در دوران مدرسه ی ابتدایی همکلاسی بوده اند و پس از او این ادعا به انحای مختلف توسط نویسندگان دیگر نیز شاخ و برگ می گیرد.

اما محققان و مورخان این افسانه را کاملاً مردود دانسته اند، چراکه این ادعا حتا با تاریخ تولد و محل سکونت آنها مطابقت ندارد زمانی که خیام پنج ساله بود حسن صباح هفت سال داشت و خواجه نظام الملک مردی سیونه ساله بود و میتوانست فرزندانی بزرگتر از حسن صباح و خواجه نظام الملک داشته باشد.

به نظر میرسد که افسانه ی سه یار دبستانی در اصل توسط رشید الدین همدانی (۱۲۴۷-۱۳۱۸) نویسنده ی کتاب جامع التواریخ» ساخته شده باشد. همدانی که از خانواده ای یهودی و ایرانی بود دولتمرد مورخ و پزشک ایرانی حکومت ایلخانان مغول بود حکومتی که پس از فتح قلعه ی الموت به دولت نزاری پایان دادند و بر سراسر ایران حکمفرما شدند.

اشتراک گذاری

اینجا نظر بدهید