جشنواره فیلم فجر 42

نقدهای فیلم آسمان غرب با بازی میلاد کیمرام | برشی از زندگی شهید شیرودی

فیلم آسمان غرب

فیلم آسمان غرب عنوان فیلم جدید محمد عسگری به تهیه‌کنندگی حبیب‌اله والی‌نژاد است که اولین روایت سینمایی از دلاورمردی‌های خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی و دیگر هم‌رزمانش در هوانیروز ارتش محسوب می‌شود. این فیلم، رویدادهای مربوط به یک ماه ابتدایی جنگ تحمیلی در منطقه غرب کشور را بررسی می‌کند و با فشرده‌سازی در فیلمنامه، مجموعه حوادث را در بازه زمانی سه روزه به تصویر می‌کشد.

درباره فیلم‌های جشنواره فجر ۴۲ چه می‌دانیم؟

خلاصه داستان فیلم آسمان غرب

در آسمان غرب گوشه‌ای از مبارزات و ایستادگی سرسختانه شهیدحسین همدانی و حسین ادبیان در کنار خلبانان هوانیروز ارتش و نیروهای مردمی را برای جلوگیری از سقوط شهر سرپل ذهاب شاهد هستیم. این فیلم دلاورمردی‌های شهید علی‌اکبر شیرودی را در التهابات یک ماه نخست جنگ در منطقه غرب کشور به تصویر می‌کشد.

بازیگران و عوامل فیلم

«آسمان غرب» دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» است و در لوکیشن‌های متعدد استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است. این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.

امیرحسین آرمان در این فیلم با چهره‌ای متفاوت در کارنامه کاری خود، در قامت سرلشکر شهید حسین ادبیان از فرماندهان غیور نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، جلوی دوربین رفته است. همچنین، میلاد کی‌مرام نیز ایفاگر نقش شهید شیرودی در این فیلم است.

آرمین رحیمیان بازیگر سینماست که در سال‌های اخیر در نقش‌های مختلفی ظاهر شده و حالا در این فیلم سینمایی با گریمی متفاوت، در قامت سردار شهید حسین همدانی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نقش‌آفرینی می‌کند.

میلاد کی‌مرام، امیرحسین آرمان، نادر فلاح، آرمین رحیمیان، کریم امینی، روح الله زمانی، محمدرضا صولتی، پیام اینالوئی، احسان عباسی، صفر محمدی، راحیل لطفی، احسان صاحب الزمانی، یوسف فروتن، کیوان آزاد، پرهام غلاملو، سمیه مهری، نیوشا علیپور، وحید عبدالمجیدی، رامین قربانی، مهران میرزایی، مجتبی واشیان، توران یاقوتی، امیر حسین شام بیاتی، محمد طلایی و باحضور افتخاری تورج الوند و نسیم ادبی در این اثر نقش‌آفرینی می‌کنند.

«آسمان غرب» محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی‌ست که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران تولید شده‌ است.

‌‌‌عوامل فیلم: فیلمنامه‌نویس و کارگردان: محمد عسگری، مدیر فیلم‌برداری: علیرضا برازنده، تدوین: میثم مولایی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، مدیر صدابرداری: بهمن اردلان، طراح صحنه: بهزاد جعفری، طراح لباس: بهزاد آقابیگی، طراح گریم: شهرام خلج، عکاس: علی نیک‌رفتار، تهیه‌کننده: حبیب‌الله والی‌نژاد، محصول: بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره

یادداشت فیلمنامه‌نویس فیلم آسمان غرب

محمد عسگری | از دیرباز، آرزوی پرواز احساس غیرقابل توصیفی بوده که بشر آن را با خود به همراه داشته است و انسان‌های نابغه با اختراع انواع وسایل پرنده توانستند به این آرزو جامه عمل بپوشانند. یکی از آن وسیله‌های پرنده بالگرد جنگنده‌ای است به نام کبرا. حدود ۴۳ سال قبل، در آسمان غرب ایران رویدادی رخ داد که همه چیزش از این قاعده مستثنا بود، آن‌جا خلبانانی پرواز می‌کردند که پیش‌ترها اراده و اخلاصشان به بالاترین جای آسمان پریده بود و آهن‌ربای ایمانشان از آن بالا آهن‌پاره‌ای چون کبرا را از روی زمین بلند می‌کرد و به آسمان می‌آورد. خلبان‌ها به همه چیز بالگرد کبرا جان می‌دادند و مسیر حرکتش را هدفمند می‌کردند. خلبان شهید علی‌اکبر قربان شیرودی یکی از آن اسطوره‌هایی ا‌ست که خود را در وصیت‌نامه‌اش سرباز کوچکی می‌دانست که برای احیای اسلام می‌جنگد، وگرنه هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفت. شهید آوینی در مجموعه‌ روایت فتح خطاب به یک بولدوزرچی می‌گوید: «دشمن برده‌ ماشین است و تو ماشین را در خدمت ایمان کشیده‌ای.» در حقیقت شیرودی و هم‌رزمانش از زمره‌ی چنین قهرمانانی بودند. فیلم سینمایی آسمان غرب ادای دینی ا‌ست به آن‌ها که عین مفهوم مطلق غیرت و مقاومت بودند.

آرمین رحیمیان در نقش شهید حسین همدانی در فیلم آسمان غرب

نقدهای منتقدان درباره فیلم آسمان غرب

سعید مستغاثی | قرار بوده فیلم «آسمان غرب»، درباره شهید علی اکبر شیرودی از خلبانان دلیر هوانیروز باشد که شجاعت ها و رشادت های بسیاری به خرج داد. اما به نظرم فیلم، اجحافی آشکار در حق این سردار رشید تاریخ دفاع مقدس است.

کاراکتر شیرودی در این فیلم نه تنها ، از لحاظ رزم و نبرد و درگیری های عملیاتی ، نمود چندانی ندارد بلکه حتی یکی از مهم ترین خصوصیاتش یعنی اخلاق و رفتار دینی اش (که زبانزد همه دوستان و یارانش بود) پنهان و یا مغفول مانده و تصویری از این ویژگی مهم شهید رویت نمی شود.

مهم تر اینکه او در عملیات و درگیری مهم ۴۰-۵۰ دقیقه آخر فیلم نیز حضور آنچنان نداشته و دقایق زیادی اساسا غایب است. گویا در آن صحنه ها قرار است شاهد حضور و رزم و فرماندهی شهید حسین همدانی نیز باشیم که از این شهید عزیز نیز حضور قابل توجهی شاهد نیستیم و حتی بعدا متوجه می شویم که این کاراکتر نیز در آن صحنه ها دیده شده است!

صحنه های نبرد انتهای فیلم، همان اشکالات ساختاری که فیلم قبلی محمد عسکری («اتاقک گلی») هم گرفتارش بود یعنی آشفتگی در تدوین نماها را داراست، به گونه ای که در صحنه نبرد جایگاه طرفین مشخص نبوده یا به هم می ریزد که به قول معروف معلوم نیست، «کی به کیه»؟!

انگار مشتی نماهای مختلف از شلیک تفنگ ها و آرپی جی ها و انفجارات و پرتاب شدن آدم ها و خراب شدن خانه ها یا آتش گرفتن زره پوش ها به علاوه چند اینسرت محدود از شنی تانک ها گرفته و همه اینها در یک مخلوط کن ریخته شده و بیرون آمده است! یعنی کمتر ارتباط و توجیه دراماتیک بین این نماها می توان برقرار نمود!/کیهان

ایرنا | دومین ساخته سینمایی محمد عسگری یک گام بلند روبه‌جلو پس از فیلم خوب اتاقک گلی است. داستان پرچالشی دارد که طراحی خوبی برای آن در نظر گرفته شده است. در مهندسی روایت، تلاش بسیاری شده تا شیوه‌های مختلفی در مسیر مقابله با تهاجم به تصویر کشیده شود که کارایی خوبی داشته است. بنابراین هسته مرکزی روایت که مبتنی بر تهاجم عراقی‌ها به کشور و مقابله با این حملات است، در شیوه‌های روایی مختلفی به تصویر کشیده می‌شود تا فیلمنامه از این منظر بتواند پویا ظاهر شود.

در وهله دوم، ریزبینی‌های اجرایی فیلم است که با دقت خوبی لحاظ شده است. هم‌چنان‌که نگارش موقعیت‌های مختلف، کار دشواری بوده و ظرافت‌های تکنیکی و احساسی بسیاری را می‌طلبد، در شکل اجرا نیز پشتوانه خوبی بر این موقعیت‌ها صورت گرفته و کارگردان توانسته از پس تصویرگری و مهندسی این لحظات برآید و آشفتگی‌های بصری را با دقتی خوب، سامان بخشیده و به تکه‌ای از پازل مفهومی اثر تبدیل کند.

در این رویکرد، هارمونی ظریف تصویربرداری و تدوین، علاوه بر اینکه سروشکل فنی‌تری به اثر بخشید بلکه ریتم را با شتاب بیشتری همراه کرد تا این رهاورد در کنار غلظت بالای داستانی، از آسمان غرب، فیلمی داستانگو بسازد که عیار حرفه‌ای آن در سطح مطلوبی قرار دارد.

عنصری که البته سبب شد تا مخاطب، این پارامترها را حوصله کند و تا انتها، در سالن بنشیند، سیاست درستی است که فیلم در قبال شخصیت علی‌اکبر شیرودی در نظر گرفت. در فیلم، ما با یک خلبان صرف مواجه نیستیم بلکه یک فرمانده جنگ را می‌بینیم که قدرت تحلیل دارد. فیلم درواقع پیاده‌سازی تحلیل‌های شیرودی بر روی زمین (مقابله با حکم رئیس‌جمهور وقت) و در آسمان (علیه توان نظامی دشمن) است. این سیاست، نه‌تنها به فهم بهتر اثر کمک کرده بلکه تصویری فراواقعی از شیرودی را ترسیم نمی‌کند.

تصمیم درست فیلمنامه مبتنی بر پایان اثر قبل از شهادت شیرودی، دیگر انتخاب درستی بود که سبب شد تا مخاطب، قهرمانش را زنده ببیند. همچنین نوعی قدرت‌نمایی برای فیلم بود تا بدون بهره‌مندی از ترحم و خرید احساس بتواند مخاطب را با اثرش همراه کند.

آسمان غرب نمونه خوبی از اندازه نگه‌داشتن یک موقعیت منحصر است. اینکه فیلم بتواند در زمان درست خود شروع شده و در زمان مقتضی به پایان برسد، یک حسن بزرگ است. اینکه فیلم بتواند در اثنای روایت، چارچوبه‌های روایت را به‌اندازه نگه‌داشته و وی را با اغراق سیراب نکند، اتفاق بسیارمبارکی است.

محمد عسگری حالا و با این فیلم در شمایل کارگردانی ظهور کرده که توانسته دم‌مسیحایی جدیدی در کالبد سینمای مقاومت بدمد و به آشتی مخاطب با این گونه، که روزگار خوبی را نمی‌گذراند، کمک بسیاری کرده است.

میثم محمدی |  فیلم سینمایی «آسمان غرب» نشانی مقطعی از ابتدای جنگ ایران و عراق را در غرب کشور به تصویر می‌کشد که شهید علی اکبر شیرودی در محوریت آن قرار دارد و به نوعی به رشادت‌ها و ویژگی‌های ملی‌گرایانه او و همرزمانش در هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی می‌پردازد.

کاراکتر تعریف شده از شهید شیرودی، پتانسیل‌های بسیاری برای ترسیم یک قهرمان میهن‌پرست دارد و در اصل هم هدف «آسمان غرب» تکریم این خصیصه فراگیر در بطن یکی از دشوارترین مقاطع کشور است که به نوعی دفاع از خاک و مرز و حراست از زنان و کودکان کشور مفهومی برجسته دارد.

«آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری در یک‌سوم ابتدایی تلاش دارد با نمایش یک هجوم بی‌رحمانه و همه‌جانبه به مردم بی‌گناه و بی‌دفاع سرپل ذهاب و فضاسازی تصویری از حمله‌ای وحشیانه و غیرانسانی، انگیزه‌های لازم را برای خیزش قهرمان اصلی فیلم و همرزمانش ایجاد کند که به نظر در چندین سکانس از جمله استیصال مادر و دختری که سربازان بعثی به آنها تعرض کرده‌اند، نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند، اما در مجموع تمهید خوبی را در نظر دارد و در همین فضا ویژگی‌ها و خصلت‌های قهرمان قصه را نیز بازگو و مخاطب را به شهید شیرودی نزدیک می‌‌کند.

البته که یکی از ضعف‌های این بخش از فیلم، دیالوگ‌نویسی‌های شعاری و تلطیف‌نشده‌ای است که موقعیت‌های چالش‌برانگیز کاراکتر اصلی، از جمله جدال با مافوق خود و همچنین صحنه اتمام حجت با دیگر همرزمان را تضعیف کرده و به سمت بیانیه‌نویسی رفته و طبیعی است که این امر به بازی‌ها نیز لطمه وارد می‌کند.

«آسمان غرب» پس از عبور از پرده ابتدایی، جلوه بیشتری پیدا می‌کند و شروع عملیات شیرودی و دیگر دوستانش، نقطه عزیمت فیلم از یک وضعیت کسالت‌بار، به سمت یک اکشن جنگی خوش‌ریتم با تصاویری قابل قبول است. میزانسن‌ها، تدوین فیلم، جلوه‌های ویژه میدانی و فیلمبرداری در خشان علیرضا برازنده، دست به دست هم می‌دهند تا فارغ از اینکه همراه با شیرودی هستیم، از صحنه‌های جنگی اثر لذت ببریم. موسیقی نیز فاکتور مهم دیگری است که به خوبی و به اندازه درام را همراهی می‌کند و تبدیل به عنصری گوش‌خراش و اضافی نشده است.

‌با این اوصاف باید گفت «آسمان غرب» در میان آثار دسته‌بندی شده در سینمای جنگ که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارند، با فاصله کم‌نقص‌ترین اثری است که تا امروز به نمایش درآمده و قطعا یکی از فیلم‌هایی خواهد بود که در بخش‌های مختلف از چشم هیات داوران دور نخواهد ماند./اعتماد

لقمان مداین | محتوای فیلم آسمان غرب ارزشمند بود، پرمحتوا نگاشته شده، آمده تا فریاد بزند وقتی دشمن زبان گفتگو را نمی فهمد زمانی که خاک ما را هدف می گیرد یا آنجا که مردم را نشانه می رود حتی اگر مسئولان امر بی لیاقت باشند، اینجا خا‌ک ماست، اگر آنان به وظیفه مملکت داری‌شان عمل نمی کنند ما باید به تکلیف ملی‌مان عمل کنیم، اگر دلسوزش نباشیم هیچکس توجهی به آن نخواهد کرد، می گوید در نهایت ما مردم برای هم می مانیم نه آنان که از پشت میز طعم رنج مردم را نمی چشند.

می گوید اگر پای این مردم بایستی برایت همه کار می کنند و مسئولیتی بر دوش می گذارد که مهم این است در خط درست تاریخ بایستیم.

فیلمنامه، دیالوگ هایش زیاد بود، طولانی و شعاری، پراکنده و گزاف، خرده پیرنگ های زیادی داشت اما منسجم نشده بود و ریتم را می انداخت، خط اصلی فیلم را مدام منحرف می کرد، می توانست یک شاهکار باشد اما قببانی ضعف متن شد، پیرنگ سردرگم بود، فرماندهی را شخصیت پردازی می‌کرد که در وقت بحران خودش مغز تنش بود، مرکز آشوب بود، بجای آنکه مدیریت کند نیاز به مدیریت شدن داشت، عنصر ارتباطی هلی کوپتر بود که بر همگان تاثیر می گذاشت، تعلیق های خوبی داشت، عطف بندی های قوی داشت که قوی بودند، قهرمان بسیار خوبی داشت که ستون فیلم بود و قطب کشش اما ضد قهرمانش در طرح مانع ضعیف بود.

صدا ضعیف بود و مغلوب اتمسفر و ضربه بزرگی به فیلم زده بود که امیدوارم برای اکران عمومی اصلاح شود، افکت های خوبی داشت، موسیقی متنش مناسب بود و موسیقی تیتراژش بسیار خوب بود.

تدوین در چینش پلان ها خوب عمل کرده بود، توانست سرعت را افزایش دهد و ریتم را تند کند و از پس نیاز یک فیلم جنگی مهیج بر بیاید اما بخاطر حذف نکردن نماهای مازاد ضربانش می افتاد. تم رنگی و اصلاح رنگ و نور خوبی نیز داشت.

میزانسن از طراحی صحنه خوبی بهره مند بود، جزئیات فراوان داشت، منطبق با فضای حاکم بود، طراحی لباس ها عالی و گریمی طبیعی و ترمیمی داشت که موفق بود.

بازیگرانش بسیار خوب بودند، بر لهجه تسلط داشتند، آوا و لحن خوبی را ادا می کردند، بیان دیالوگ‌شان روا بود، المان جسمانی خوبی داشتند، ولی شاهکار نقش آفرینی میلاد کی‌مرام غالب بود و برای مخاطب کشش سنگینی ایجاد می‌کرد و توانست از پس لحظات بسیار سخت نقش آقرینی بر بیاید، احساسات را برانگیخته کند و بدرخشد.

کارگردان زاویه دوربین بسیار خوبی داشت، نمای ری اکشن مناسبی برگزیده بود، خط فرضی را در همه ابعاد رعایت می‌کرد، دوربینش در آسمان یا روی دست، تصویربرداری خوبی داشت اما در عدم نظارت بر صدا، تدوین و چکش کاری نکردن فیلمنامه ضعف جدی داشت که به اثر آسیب جدی زده بود.

امیدوارم با کاهش صدای محیط و تقویت صدای اصلی و تدوین جدی، شاهد بالا رفتن کیفیت در اکران مردمی باشیم.

نشست خبری فیلم در جشنواره فیلم فجر

اشتراک گذاری

اینجا نظر بدهید