جشنواره فیلم فجر 42

نقدهای فیلم شور عاشقی | روایتی جدید از کربلا و روایت‌گری حضرت زینب (س)

فیلم شور عاشقی

فیلم شور عاشقی به تهیه‌کنندگی و کارگردانی داریوش یاری ساخته شده است. داریوش یاری با بهره‌گیری از یک فیلمنامه دراماتیک، روایت تفکربرانگیزی از حرکت کاروان اهل بیت (ع) در مسیر کوفه را به تصویر کشیده است.

درباره فیلم‌های جشنواره فجر ۴۲ چه می‌دانیم؟

خلاصه داستان فیلم شور عاشقی

در خلاصه داستان «شور عاشقی» آمده است: «زنی رسانه شد تا راست و دروغ در تاریخ جابه‌جا نشود.»

بازیگران و عوامل فیلم

شور عاشقی با حضور بازیگرانی همچون شهره موسوی، پیام احمدی‌نیا، مهدی زمین‌پرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی ساخته شد.

این فیلم که محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی است در آخرین مراحل فنی قرار دارد و پوستر و لوگوی آن را محمد روح الامین طراحی کرده است. اولین نمایش این فیلم در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر خواهد بود.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان: داریوش یاری، مدیر پروژه: مسعود زمانی، مدیر فیلمبرداری: فریدون شیردل، تدوین: امیر ادیب‌پرور، آهنگساز: مسعود سخاوت‌دوست، صدابردار: فرخ فدایی، طراح صحنه: پیام حسین سوری، طراح لباس: نیاز حمیدی، طراح گریم: شهرام خلج، صداگذار: محمود موسوی‌نژاد، جلوه‌های بصری رایانه‌ای: روزبه شمشیری، منشی صحنه: سیده معصومه موسوی، عکاس: علی عارف‌نسب، جانشین تهیه‌کننده: سعید حران اف، مدیر تدارکات: بهمن صدیق، دستیارکارگردان و برنامه‌ریزی: مهدی توکلی. بازیگران: شهره موسوی، پیام احمدی‌نیا، مهدی زمین‌پرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، بابک والی، رضا خدادابیگی، میترا خواجه‌ییان، روح‌اله مهرابی، هادی آقاحسینی، مرتضی آقاحسینی، مرجان شکوفکی، پانته آ کی‌قبادی، مریم آهنگر.

نظر منتقدان درباره فیلم شور عاشقی

√محمدتقی فهیم | فیلم «شور عاشقی» ساخته داریوش یاری به مقطع تاریخی پس از عاشورا می پردازد. یاری با این فیلم تقریبا مسیر و دغدغه هایش در سینما را تثبیت می کند، اما هنوز «روز واقعه» پیشتاز فیلم های تاریخی-مذهبی سینمای ایران است.

رویکرد به اصطلاح شاعرانه در سینما زمانی بر دل می نشیند که از مستند به درام لیز بخورد. یاری هم غیرمستقیم و توسط شخصیت های با فاصله از واقعه عاشورا و ظلم روا رفته بر خانواده امام حسین (ع) مبادرت به قصه پردازی کرده است و در این زمینه «سلما» رسالت پیام رسانی را برعهده دارد. حرکت کاروان از کوفه تا شام تمهیدی است تا بیشتر زمان فیلم در فضای باز (کویر) سپری شود. دیالوگ های فیلم که اساسی ترین وظیفه شاعرانگی اثر را بر عهده دارد، از یکدستی رنج می برند، همچنان که ملودرام فیلم کم جان است.

اساسا آثار پیرامون عاشورا در تلفیق سنجیده مثلث روایت، حماسه و حس، قدرت ارتباط می گیرند، چنانچه این حلقه در رویکرد سینمایی پرداخت ضعیفی داشته باشد، رابطه مخاطب یا صورت نمی گیرد یا یکجانبه اتفاق می افتد، بنابراین توجه به ملودرام از جمله کانسپت فیلم باید باشد، درحالی که در شورعاشقی این وجه رقیق و فیلم ناتوان از تبدیل احسظسات گرایی به «حس» است، لذا روایت عمق لازم را پیدا نمی کند./ جام جم

√سعید مستغاثی | پس از فیلم هایی همچون «سفیر» و «رستاخیز» و سریال «مختار نامه»، که هر یک بخشی از واقعه کربلا را در کادر دوربین قرار می دادند، این بار داریوش یاری (که قبلا هم در مستند/داستانی خود به نام «کربلا، جغرافیای یک تاریخ»، به تاثیر قیام حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در شکل گیری تمدن اسلامی پرداخته بود) به حرکت قافله اسرای کربلا در مسیر کوفه تا شام، پرداخته است و تلاشی که یزیدیان و در راسشان شمر برای نمایاندن آن قافله به عنوان خارجیان از دین و پیمان شکنان به خرج می دهند تا آنها در شهرها و آبادی های طول مسیر مورد هجمه و اهانت فریب خوردگان قرار گیرند.

«شور عاشقی» حکایت زنی از پیروان اهل بیت علیهم السلام را بازگو می کند به نام سلما که به همراه نامزدش، آبادی به آبادی می رود تا تبلیغات شمر و اعوان و انصارش را باطل کنند. آنها ضمن ارتباط با سالار قافله اسیران یعنی حضرت زینب علیها السلام و به کارگیری رهنمودهای ایشان، تلاش می کردند همواره سریع تر و زودتر از پیک های شمر به آن شهر و روستاها و مکر یزیدیان را باطل سازند.

اما آنچه در روایت کربلا همیشه وجود داشته و از همین روی باعث ماندگاری آن شده، یکی حماسه است و دیگری حزن و اندوه که متاسفانه در فیلم «شور عاشقی» هیچ کدام وجود ندارد و اغلب بازیگران، در ایفای نقش و بیان دیالوگ ها گویی انشاء قرائت نموده و در تئاتر آماتوری بازی می کنند!/کیهان

√لقمان مداین | محتوای فیلم «شور عاشقی»کاروان اسرا بعد از شهادت امام‌حسین(ع) بود اما حرف جدیدی نداشت، زاویه نگاه تازه ای باز نکرده بود، چیزی به معلومات مخاطب نمی افزود، شبیه سریالی تلویزیونی بود که هدف دارد تایم لاین را پر کند.

چهره پردازی کاراکتر ها خیلی خوب بود جذاب بود، ابتکار داشت و طبیعی بود، از رنگ پوست تا رنگ مو و محاسن تا رنگ چشم ها متناسب مردم آن مرز و بوم بود، میزانسن مثبتی طرح کرده بود که با خواست پیرنگ تطابق داشت، طراحی لباسش ساده و کلیشه ای بود، زیبایی شناسی بصری داشت و بر رنگ توجه خاصی کرده بود.

فیلم از فیلمنامه ای ضعیف رنج می برد، دیالوگ هایش گل درشت، کلیشه ای و غیر روان بود، طرح کنش مناسبی نداشت، عنصر ارتباطی و عطف بندی قوی نداشت، تعلیق ضعیف بود، کشمکش هایش کشش ایجاد نمی کرد و فیلم را قربانی خود ساخته بود.

صدای تمییز و شفافی و نریشنی بم داشت، موسیقی متنش خوب بود، افکت های نه چندان خوب برگزیده بود، تدوین نمای ری اکشن مثبتی نداشت، حذف سکانس مازاد نکرده بود و چینش نمایش می توانست بهتر باشد تا فیلم از ریتم نیافتد، شروعش را دیر رسیدم و فرصت نشد تا بتوانم آن را بسنجم که امیدوارم خوب بوده باشد. اصلاح رنگ و نورش اما خوب بود.

نقش آفرینان پر پتانسیلی داشت که می دانیم از المان های جسمانی، میمیک خوب صورت و ادای دیالوگ توانمندی برخوردارند اما به ناچار قربانی متن ضعیف شدند.

کارگردان را بخاطر چکش کاری نکردن فیلمنامه، زوایای دوربین و قاب بندی های ضعیف و تمرکز بر استقرار، عدم نظارت بر تدوین و نریشن و طراحی لباس دارای ضعف و بخاطر نظارت بر گریم، طراحی صحنه قابل تحسین می دانم./ اعتماد

این بخش در ایام جشنواره فیلم فجر به روزرسانی می‌شود

اشتراک گذاری

اینجا نظر بدهید