جشنواره فیلم فجر 42

نقدهای فیلم مجنون | شهید زین‌الدین در قامت سجاد بابایی جان می‌گیرد

سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین در فیلم مجنون

فیلم مجنون به تهیه‌کنندگی عباس نادران تازه‌ترین محصول سینمایی سازمان اوج است که به روایت زندگی یکی از شهدای شاخص دوران دفاع مقدس می‌پردازد. کارگردانی فیلم «مجنون» را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناخته‌شده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه می‌کند.

درباره فیلم‌های جشنواره فجر ۴۲ چه می‌دانیم؟

عباس نادران که تهیه‌کنندگی «مجنون» را برعهده دارد هم در مقام تهیه‌کننده تا به امروز فیلم‌هایی همچون «شاه‌کش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و هم، این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب می‌شود.

پس از فیلم‌های «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازه‌ترین محصول سازمان اوج محسوب می‌شود که به زندگی شهید مهدی زین‌الدین می‌پردازد که فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود و در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیروهای مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.

خلاصه داستان فیلم مجنون

در خلاصه داستان فیلم مجنون آمده است: سال ۶۲، بعد از چند عملیات ناموفق، حالا انگار جنگ به بن‌بست رسیده است. دستِ ایران برای صدام رو شده و عملیات‌ها نتیجه دل‌خواه را نمی‌دهند. فرماندهان تصمیم به تغییر استراتژی می‌گیرند. برای اولین بار در طول جنگ قرار می‌شود نیروها سوار بر قایق شده و از منطقه‌ای غیر‌ممکن به دشمن حمله کنند. اما این کار شدنی نیست، مگر این‌که مجنون باشی!

بازیگران و عوامل فیلم مجنون

عوامل: فیلمنامه‌نویس: علیرضا محصولی، کارگردان: مهدی شامحمدی، مدیر فیلم‌برداری: سعید براتی، تدوین: حمید نجفی‌راد، موسیقی: مجید انتظامی، مدیر صدابرداری:‌ هادی ساعدمحکم، طراح صحنه: بهزاد جعفری، طراح لباس: بهزاد آقابیگی، طراح گریم: شهرام خلج، عکاس: حسن شجاعی، تهیه‌کننده: عباس نادران، محصول: سازمان هنری رسانه‌ای اوج

بازیگران: سجاد بابایی، شبنم قربانی، بهزاد خلج، محمد رشنو، حسام منظور، محمد رسول صفری، افشین حسنلو، مهدی حسینی، پیمان نوری

یادداشت فیلمنامه‌نویس

علیرضا محصولی | پسرم هنوز پنج سالش نشده و عاشق بتمن است. اول اسپایدرمن بود که چشمانش را گرفت. بعد‌ هالک. کمی بعدتر فلش، بعدش مردآهنی و حالا نوبت به بتمن رسیده است. من هم مخالفتی نمی‌کنم. این مرحله‌ای است که خودش باید از آن گذر کند. اصلاً اگر با قهرمانان خیالی آشنا نشود، بعداً جایگاه قهرمانان حقیقی را پیدا نخواهد کرد. قهرمانانی که برای این سرزمین از همه چیز گذشتند؛ از رفاه، از خانواده، از جان…

برای من شهید زین‌الدین شخصیت بسیار ممتازی دارد. او می‌توانست به بورسیه پزشکی خود در فرانسه جواب مثبت دهد. به اروپا برود و در کنار همسر و فرزندش زندگی راحتی داشته باشد. در این صورت احتمالاً امروز استاد نخبه‌ای شده بود که در دانشگاه تدریس می‌کرد، یا مدیر یک بیمارستان. نمی‌دانم… شاید هم در مطبش کیپ تا کیپ بیمار نشسته بود در انتظار ویزیت آقای دکتر زین‌الدین! اما تصمیم گرفت بماند و اسلحه به دست بگیرد. تصمیم گرفت جانش را سپر بلای من و شما قرار دهد و از ایران و انقلابش دفاع کند.

آقا مهدی قدرت خارق‌العاده‌ای نداشت. مثل من بود، مثل شما… اما کارهایی کرد که از پسِ هیچ اَبرقهرمانی برنمی‌آید. قطره کوچکی از آن را می‌توانید در مجنون ببینید.

سکانس برگزیده از فیلم مجنون

خارجی‌ – بیمارستان‌ – روز

در بیمارستان قیامتی برپاست. پزشکان بچه‌های زخمی را در حیاط مداوا می‌کنند. مهدی و مجید بهت‌زده بین مجروحین راه می‌روند. مهدی از کنار پسربچه‌ای که پایش را از دست داده، رد می‌شود. ناگهان با منیره رودرو می‌شود. درحالی‌که او دستان دختری مجروح را که سرپایی عمل می‌شود، گرفته تا دکتر بتواند زخم سر او را بخیه بزند. دختر از درد فریاد می‌کشد و منیر پابه‌پای او گریه می‌کند. مهدی به منیر می‌رسد.

  • مهدی: لیلا…؟

منیر به گوشه حیاط نگاه می‌کند. مهدی لیلا را می‌بیند که پانسمان مختصری شده و بین بچه‌های دیگر روی زیلویی بازی می‌کند. مجید لیلا را در آغوش می‌گیرد. مهدی نفس راحتی می‌کشد.

  • مهدی: خدا رو شکر… خودت که طوریت نشده؟
  • منیره (عصبانی): من؟ من حالم خوبه! می‌بینی که سالمِ سالمم!

مهدی متوجه عصبانیت منیره می‌شود.

  • مهدی: منیر، شرمنده، کارم طول کشید، نتونستم زودتر بیام.
  • منیره: شما خیلی وقته که نمی‌تونی زودتر بیای. شما خیلی وقته که نیستی. شما خیلی وقته که…
  • مهدی: منیر، من می‌فهمم که…
  • منیره: تو می‌فهمی؟ تو چیو می‌فهمی؟

منیره که به‌شدت به هم ریخته است، با این حرف از کوره درمی‌رود. دست مهدی را می‌گیرد و دنبال خودش می‌کشد.

  • منیره: بیا این‌جا… بیا نترس… بیا می‌خوام بهتر بفهمی…

جمعیت به آن دو خیره شده‌اند. منیره مهدی را به پشت ساختمان بیمارستان می‌برد. جایی که جنازه چندین کودک شهید ردیف به ردیف کنار هم گذاشته شده است. منیره پتو را کنار می‌زند. صورت معصوم زهرا با عینک شکسته‌‌اش درحالی‌که این‌بار مثل گچ سفید شده است، دیده می‌شود. مهدی با دیدن این صحنه شوکه می‌شود.

  • منیره: از وقتی باهات ازدواج کردم، صبح و شب تنهایی کشیدم. دلم خوش بود داری برای ما می‌جنگی… تو خواستگاری گفتی من قبل از تو با جنگ ازدواج کردم. گفتم چشم. عقد بودیم، بهم گفتی تک و تنها بیا اهواز. گفتم چشم… باردار بودم، لیلا به دنیا اومد. ۴۰ روز گذشت تا بیای، صدام درنیومد… (یقه مهدی را می‌گیرد.) آقا مهدی زین‌الدین… فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب… من همه این‌ها رو تحمل کردم که این صحنه رو نبینم… نگاش کن… پس شماها چی کار دارید می‌کنید؟ (عینک زهرا را برمی‌دارد و تخت سینه مهدی می‌کوبد) این… یعنی این‌که شما کارتون رو درست انجام ندادین.

منیره می‌رود و مهدی تنها و بهت‌زده بالای جنازه بچه‌ها می‌ماند.

نظر منتقدان درباره فیلم مجنون زندگی شهید زین‌الدین

√محمدتقی فهیم | فیلم «مجنون» ساخته مهدی شامحمدی برای یک فیلم اولی کار سخت ولی معتبری است. فیلم گر چه در کلیت ساخت و پرداخت فضا و آدم ها کهنه است و حرف تازه ای ندارد و حتی از عهده توجه لازم روی جزئیات آدم های فرعی برنیامده است اما به لحاظ نوع روایت، صحنه های جنگی، طراحی صحنه و لباس و خصوصا عینیت بخشی شخصیت اصلی (به رغم برخی کم و کاست ها) برآمده است. در واقع باید امتیاز بیشتر را به اجرای کار داد چرا که مشخصا فیلمنامه ضعف های مشهودی داشته است که در کارگردانی پوشش داده شده است ؛ مثلا سکانس/ پلان افتتاحیه از اجرا می آید که به خوبی در کار نشسته است. دوربین از حرکت تا برگشت مهدی زین الدین و کات روی چهره اش، بهترین شروع را رقم می زند. دشواری مهم تر کار در این است که فیلمساز فقط در جبهه خودی کار می کند و از دشمن در هیبت فردی و جمعی خبری نیست، لذا چنین روایت هایی در ساختن قهرمان با ریسک جدی روبه رو هستند چرا که در مقابل ضدقهرمان دیده نمی شود تا هوش و ذکاوت قهرمان محک بخورد. با تمام این وضعیت فیلم مجنون حکایت جنون یک فیلم اولی است که می خواسته فیلمش خوب و لذت بخش باشد. بازی های مجنون همه یک دست است. هیچ کدام چندان با اکت و حس های متمایز از یکدیگر ظاهر نشده اند. سجاد بابایی در نقش زین الدین باورپذیر است./جام جم

√سعید مستغاثی | فیلمسازی درباره سرداران و شهیدان سال های دفاع مقدس و پس از آن، یکی از مهم ترین حیطه هایی است که سینمای ایران بایستی به آن می پرداخت ولی بیش از ۴۰ سال در این مورد تاخیر داشته است. آنچه در سال های اخیر در به تصویر کشیدن برخی از آن سرداران از جمله شهید حاج احمد متوسلیان و شهید بروجردی و شهیدان باکری و امسال شهدایی همچون شیرودی و احمد کاظمی در بخشی از سینمای ایران صورت گرفت، حرکتی بسیار کوچک (در مقابل ده ها هزار شهید) ولی ارزشمند به شمار می آید.

اما متاسفانه برخی از همین آثار اگرچه با هزینه بسیار ولی با حساسیت و دقت کم در ارائه شخصیت های آن شهیدان و ساختار ضعیف تولید شده و می شوند و به همین جهت، هم در حق آن شهداء اجحاف کرده و هم پول بیت المال را به هدر می دهند.

اما خوشبختانه فیلم «مجنون» اگرچه برای کارگردانش، اولین فیلم بلند سینمایی محسوب شده و در واقع مهدی شامحمدی یک فیلم اولی است اما آشکارا قوی تر از برخی همکاران قدیمی اش عمل نموده، آنچه دو سال پیش نیز هادی حجازی فر با فیلم «موقعیت مهدی» و سریال غافلگیر کننده «عاشورا» انجام داد.

انصافا باید گفت اگرچه شامحمدی تنها بخشی از زندگی شهیدان مهدی و مجید زین الدین در عملیات خیبر و نبرد جزایر مجنون را به تصویر کشیده اما در همان صحنه ها، خصوصیات شخصیتی و اخلاق و رفتار این سرداران و یارانشان را تا جایی که امکان داشته ، در کاراکترهایی که طراحی کرده اند، به نمایش گذاردند و از همین جهت جای دست مریزاد دارد که بالاخره پس از گذشت ۴۰ سال از شهادت مهدی زین الدین به این قهرمان ملی تاریخ ایران پرداختند./کیهان

√محمد سلیمانی | پس از «موقعیت مهدی»، «مجنون» اتفاق مهم دیگری در سینمای دفاع مقدس سال های اخیر است؛ تجربه ای برآمده از همه آنچه که در این سال ها به عنوان مهم ترین ویژگی های گونه دفاع مقدس در سینمای ایران به آن اشاره شده و در برخی زمینه ها حتی برتر و شاخص تر از تجربه های از سر گذرانده شده است.

مجنون هم در معرفی درست و موثر قهرمان باورکردنی اش، شهید مهدی زین الدین موفق است و هم در نشان دادن ابعاد واقعی نبرد. این فیلم همانند آثار شاخصی که تاکنون به قهرمانان سرشناس دفاع مقدس پرداخته است، پیش از شروع عملیات اصلی در میدان نبرد، شهید زین الدین را در موقعیت های مختلف و در برخورد با شخصیت های پیرامونی به گونه ای معرفی و پرداخت می کند که رفتار او در میدان نبرد با نیروهای تحت امر و اتفاقات غیرمنتظره پیش رو، منطقی و قابل باور جلوه کند. پیش از آغاز عملیات خیبر، شهید زین الدین در فضای لشکر و خانواده معرفی می شود و گروهی از نیروهای داوطلب را که رفتار نامتعارفی دارند به مسئولیت خودش پذیرش می کند. به نیرویی که می خواهد برای تماشای بازی پرسپولیس و استقلال به تهران برود، مرخصی می دهد. خودش و فرمانده گروهان از روی پل به درون رودخانه شیرجه می زند تا فرمان پذیری را به دیگران بیاموزد. با سرزنش همسرش بابت بمباران مدرسه توسط دشمن و ناتوانی نیروهای خودی در مقابله با آن مواجه می شود اما دم نمی زند و… با همه اینها زمین را برای باورپذیر شدن رفتارهای شهید در موقعیت های مختلف عملیات اصلی آماده می کند. شاید دربرخی دیگراز آثار سینمای دفاع مقدس نیز چنین تمهیداتی برای شخصیت پردازی اندیشیده شده باشد اما آنچه که مجنون را درجایگاه شاخصی قرار می دهد، تلاش فیلمساز برای قابل باور شدن موقعیت هایی است که شهید زین الدین را به حضور مستقیم در میدان نبرد و عرصه عملیات وامی دارد .در مجنون، اول موقعیت ایجادشده، حجم آتش دشمن و موقعیت شکننده نیروهای خودی نمایش داده می شود و بعد شاهد واکنش شهید زین الدین به آنها و تصمیم نهایی او هستیم . پرداخت و معرفی شخصیت او پیش از شروع عملیات هم در اینجا به کمک مخاطب و فیلم ساز می آید و نتیجه، همان چیزی است که قهرمان فیلم را در ذهن تماشاگر ماندگار می کند. موقعیت هایی که شهید زین الدین و نیروهایش در جزایر جنوبی و شمالی مجنون در آنها قرار می گیرند، متفاوت و متعدد است. عملیات در خشکی و آب، مواجه شدن با پل ها و قرارگاه هایی با حجم متفاوتی از نیروها، قرار گرفتن زیر حجم آتش گسترده توپخانه و حتی روبه رو شدن با تانک در محیط جزیره، الزاماتی را به گروه فیلمسازی تحمیل کرده که اگر قرار بود بدون در نظر گرفتن جغرافیای کلی منطقه و نحوه چینش نیروهای خودی و دشمن در مقابل یکدیگر، سکانس های درگیری به تصویر کشیده شود، دیگر حتی نشان دادن حجم واقعی آتش برای باورپذیر کردن آنچه که شهید زین الدین و یارانش با آن درگیر می شوند، کافی نبود.آنچه مجنون را به یکی از آثار شاخص سینمای دفاع مقدس تبدیل کرده است، تلاش آگاهانه و ازپیش طراحی شده گروه سازنده به ویژه در عرصه طراحی صحنه، جلوه های ویژه و ایجاد میزانسن های فکر شده و قابل باور است. تقریبا برای اولین بار در سینمای دفاع مقدس، جغرافیای حضور نیروهای خودی و دشمن را در قاب دوربین فیلمساز باور می کنیم. چون حرکت دوربین کارگردان، ایجاد میزان های متغیر و حساب شده، طراحی پایگاه های دشمن و نحوه نزدیک شدن نیروهای خودی به آنها، اگرچه در سکانس های وصل کردن مواد منفجره به ادوات نظامی دشمن برای قابل باور شدن جای کار بیشتری داشته اما به گونه ای است که انگار با همه محدودیت ها، چیزی از دید مخاطب پنهان نمی ماند. زمانی که شهید زین الدین در اوج درگیری و در موقعیتی که او را به عقب نشینی ترغیب می کنند به فکر از کار انداختن تانک های دشمن می افتد و زمینه را برای انفجار مقر اصلی دشمن و ادوات نظامی موجود در آن فراهم می کند، شمایی از همه آنچه که در ذهن قهرمان می گذرد، دربرابر چشم مخاطب بازسازی می شود و به همین دلیل دنیای ذهنی شهید زین الدین برای تماشاگر اثر، یک معمای ناگشوده باقی نمی ماند. به چشم می آید و به همین نسبت هم وجوه تاثیرگذار آن تقویت می شود. یک نمونه موفق از تلاش فیلمساز برای ارائه تصویری موثر و قابل باور از آنچه که در ذهن فرمانده ای در اندازه های شهید زین الدین می گذرد، پرواز هلی کوپتر در تاریکی مطلق و در شب عملیات است. در حالی که شهید زین الدین در هلی کوپتر را باز کرده و منوری را در دست گرفته، سعی می کند نیروهایش را با نور آن به سوی هدفی که درتاریکی فرورفته، هدایت کند. مجنون، محصول تلاشی همه جانبه برای تکمیل مجموعه ای پربار از زندگی فرماندهان جنگ بر پرده سینما و یکی از بهترین های آن‌هاست ./جام جم

√سام بهشتی | مجنون فیلم مهمی است، اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. در «مجنون» با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج می‌برد، صحنه‌های جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمی‌گیرد و بیان روایت آشفته و شلخته می‌شود.

این مسیری که سازمان فرهنگی و هنری اوج برای ساخت فیلم با محوریت فرماندهان جنگ و دفاع مقدس در قالب «پرتره» پیش گرفته است، قابل تقدیر است و تولید فیلم های این مدلی یک دستاورد بزرگ در سینمای ایران تلقی می شود. اما چگونه برگزار شدن این اتفاق به شدت مهم است.

مجنون تازه ترین فیلم سازمان اوج با محوریت برشی از زندگی شهید مهدی زین الدین به کارگردانی یک فیلمساز اول اتفاق مهمی است. فیلم ساختن درباره شهدا و آشنا کردن نسل جدید با رشادت و از خود گذشتگی فرماندهان جنگ به نوبه خود موضوع مهمی محسوب می شود اما باید در مدیوم سینما و ساختار و فیلمنامه هم به این اندازه جدی بود.

مجنون فیلم مهمی است اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. زندگی شهید زین‌الدین و تاثیرگذاری اش در ماجرای عملیات خیبر در تاریخ نگاری جنگ مهم و جایگاه این شهید رفیع است. اما با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج می برد، قصه اش را با سختی روایت می کند. مساله ندارد و یک روایت خطی بدون فراز و نشیب دارد، اوج دراماتیک در آن شکل نمی گیرد.

وقتی با بیان سینمایی از جنگ حرف می زنیم، باید نفس مخاطب در سینه حبس شود اما مجنون این کار نمی کند و حجم زیاد موسیقی که ضعف مهمی در این اثر سینمایی است برای روایت و خلق درام کاری نمی کند و بیرون می زند.

صحنه های جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمی گیرد و بیان روایت آشفته و شلخته می شود. مهم ترین ویژگی مجنون حضور بازیگران تازه نفس است که بعضا خاستگاه تئاتری دارند، سجاد بابایی که سیمرغیِ پارسال است برای باور پذیر شدن نقش مهم شهید تمام تلاشش را به کار می گیرد تا شخصیتی که ایفا می کند در قاب تصویر تماشایی باشد.

شبنم قربانی در نقش همسر شهید در چند سکانس حضور مقتدرانه ای دارد و بخشی از بار بازیگری را به دوش می کشد. اما ضعف در شخصیت پردازی در مابقی کاراکترها باعث می شود که هویت شکل نگیرد، حسن پورِ داستان معرفی نمی شود و لحظه شهادتش سینمایی نیست.

وقتی از سینما حرف می زنیم، در میزانسن ها و خلق درام هم باید تاثیرگذار بود اما مجنون این کار را با مخاطب نمی کند. با تمام این ضعف هایی که گفته شد این فیلم را باید کلان دید و به این موضوع فکر کرد برای شهدا فیلم ساختن کار بزرگی است و هدف را گم نکرد. اوج، کار مهمی کرده است اما مجنون حق مطلب را به درستی و در شان شهید زین الدین ادا نمی کند./ایرنا

شبنم محمودی شرق |  بعد از فیلم آسمان غرب که به برشی از زندگی شهید شیرودی می‌پردازد، در فیلم «مجنون» شاهد رشادت و تیزهوشی و دلاوری مهدی زین‌الدین در عملیات چهل روزه خیبر هستیم که منجر به آزادسازی جزایر مجنون شد.

فیلم «مجنون» یکی دیگر از فیلم های دفاع مقدسی چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر است. و این البته یکی از نقاط قابل توجه این جشنواره است که این سینمای مهجور و فراموش شده سالهای اخیر را ارج و قرب نهاده است.

بعد از فیلم «آسمان غرب» که به برشی از زندگی شهید شیرودی می پردازد، در فیلم «مجنون» شاهد رشادت و تیزهوشی و دلاوری مهدی زین الدین در عملیات چهل روزه خیبر هستیم که منجر به آزادسازی جزایر مجنون شد.

مهمترین نکته مثبت این دو فیلم زندگی نامه ای که جلب توجه می کند نگاهی انسانی به جنگ است، نگاهی که بر خلاف ساخته های سالهای دور سینمای دفاع مقدس ایران، به دور از نگاه ایدئولوژیک با نگاهی وطن پرستانه به مقوله جنگ می پردازد: هر دو فرمانده هدف اصلی شان حفظ خاک ایران و تمامیت ارضی آن است و این اولین نکته ای است که همذات پنداری نسلی که هیچ از جنگ نمی داند را بر می انگیزاند.

فیلم داستان خوبی دارد که پتانسیل جذب مخاطب را داراست و با افزودن سکانس هایی از زندگی شخصی زین الدین همدلی تماشاگر را بیشتر می کند. قرار است بیننده بداند در عملیات خیبر چه گذشته و با فکت های تاریخی این اطلاعات در طول فیلم به او داده می شود. اما متاسفانه فیلم همان مشکل همیشگی اینگونه فیلم ها را دارد: طولانی و اورلانگ بودن تایم فیلم که گاهی حوصله تماشاگر را سر می برد و استفاده زیاد از نماهای لانگ و مدیوم شات که کار را به یک اثر تلویزیونی بیشتر نزدیک می کند.

از دیگر سو متاسفانه جلوه های ویژه در این فیلم خیلی قوی نیست و در برخی سکانس ها مثل راه افتادن آب زیر تانک های دشمن خیلی تصنعی و ساختگی از آب درآمده اما با همه این تفاسیر، «مجنون» فیلمنامه خوبی دارد، شخصیت ها به خوبی پردازش شده اند و از تیپ قهرمان اینگونه آثار دورشده به یک شخصیت داستانی با کنش ها و واکنش های درست نزدیک هستند و به همین دلیل بیننده با آنها همذات پنداری کرده و سرنوشتشان برایش مهم می شود، تا جایی که در سکانسی که به مهدی خبر شهادت شهید همت را می دهند عدم عقب نشینی او برای بیننده کاملا قابل درک است.

از دیگر سو روابط عاطفی او با برادرش و دوستان فرمانده اش هم درست و به دور از اغراق صورت گرفته و به همین دلیل از نظر دراماتیک روی بیننده اثرگذار است.

شاهمحمدی از نظر کارگردانی هم نسبتا قوی ظاهر شده: بازی بازیگران خوب است و بخصوص بهزاد خلج در نقش رضا بسیار جا افتاده و دکوپاژ هم قابل قبول است و به ویژه صحنه های بلمرانی سربازان و انتخاب نما در این سکانس ها بسیار خوب است. و البته نمی توان منکر موسیقی فیلم شد که به شدت به کمک فیلم آمده و اثر آن را دو چندان می کند.

به هر روی ساختن فیلم هایی از زندگی قهرمانان جنگ به دور از نگاه های اغراق آمیز یکی از نیازهای سینمای ایران است اما کاش سازندگان بیش از آنکه فیلم را به فضای مستندگونه و نشان دادن صحنه های درگیری بین نیروهای ایرانی و عراقی نزدیک کنند تمهید دیگری بیندیشند و با افزودن گره های دراماتیک بیننده نه چندان باحوصله را در سالن سینما نگه دارند، اتفاقی که به نظر می رسد در فیلم «مجنون» نمی افتد./ایرنا

بعد از پخش فیلم در جشنواره فجر این بخش به‌روزرسانی می‌شود

اشتراک گذاری

اینجا نظر بدهید